حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

زندگینامه رسولان-پطرس

پِطرُس (به لاتینPetrus) یا شمعون، یکی از دوازده حواری عیسی مسیح، رهبران کلیسای مسیحیت اولیه بودند. کلیسای کاتولیک رومی او را نخستین پاپ می‌دانند که توسط عیسی در گفتگوی «صخرهٔ کلیسای من» در متی ۱۶:۱۸ به مقام روحانیت رسیده‌است. همهٔ کلیساهای مسیحی باستان پطرس را به عنوان قدیسی مهم بزرگ می‌شمارند و او را بانی کلیسای انطاکیه و بعدتر کلیسای رم می‌دانند،[۳] ولی در خصوص اقتدار جانشینان متعدد او در مسیحیت امروز اختلاف نظر دارند.

او ۳۱ سال پاپ بود.[۴] او در سال یک میلادی[نیازمند منبع] در بیت صیدا به دنیا آمد و در ۶۴ میلادی در رم از دنیا رفت.[۵]

مقبره وی در زیر کلیسای بزرگ واتیکان قرار دارد.

خانوادهٔ پطرس در جلیل در شهر بیت صیدا زندگی می‌کردند. آنها هم خود ماهی‌گیر بودند و هم چندین قایق ماهی‌گیری داشتند، که به دیگران اجاره می‌دادند.

پدر پطرس، یونا پس از تولد پسرش او را شمعون نامید. شمعون برادری به نام اندریاس داشت، که پیش از او به عیسی مسیح ایمان آورد.[۶] بعدها او توسط عیسی به «کیفا» یا همان «پطرس» که به معنای صخره است ملقب شد.

پطرس یونانی شده کلمه آرامی «کیفا» به معنی «صخره» است. بر اساس انجیل، علت نامگذاری شمعون به «پطرس» توسط عیسی اینگونه عنوان می‌شود:

«من بر این صخره کلیسای خود را بنا می‌کنم، و قدرت‌های جهنم، هرگز قادر به نابودی آن نخواهند بود. من کلیدهای ملکوت خدا را در اختیار تو (پطرس) می‌گذارم تا هر دری را بر روی زمین بگشایی در آسمان نیز گشوده شود و هر دری را بر روی زمین ببندی، در آسمان بسته شود» بر اساس این روایت، کلیسای رم خود را جانشین پطرس و وارث کلید بهشتی می‌داند.

اما در انجیل برنابا (بارنابا) که در زمره اسفار مشکوک عهد جدید است، پطرس به دلیل این که عیسی را فرزند خدا خواند، مورد خشم وی قرار گرفت و حتی عیسی قصد اخراج پطرس از جمع حواریان را داشت، که با وساطت دیگر حواریون، او را بخشید.

پس از عیسی، پطرس علاوه بر تبلیغ مسیحیت، دوباره به شغل ماهیگیری مشغول شد. در سال‌های نخست پس از عیسی نزاعی الاهیاتی میان مسیحیان درگرفت. نخستین و مهم‌ترین جدایی در تاریخ مسیحیت، همان جدایی پولس از حواریان و در رأس آنان پطرس است. گاهی گروه یهودیان تازه‌مسیحی‌شده در آن سال‌ها، مانند ناصریان و ابیونی‌ها، را زیر رهبری حواریان به ویژه پطرس و یعقوب پسر حلفا عنوان می‌کنند.[۷]

در سال ۶۴ میلادی امپراتور روم نرون دستور به آتش زدن روم داد و سپس این تقصیر را بر گردن مسیحی‌ها نهاد. از این رو که پطرس رهبر کلیسا بود وی را دستگیر کرده و واژگون به خواست خودش بر صلیب کردند؛ زیرا خود وی گفت من لیاقت ندارم مانند عیسی مسیح بمیرم.

پس از دستگیر شدن عیسی در باغ جِتسیمانی،‏ رسولانش از ترس او را تنها گذاشتند و گریختند.‏ اما دو تن از آنان یعنی پِطرُس و «شاگردی دیگر،‏» ظاهراً یوحنای رسول،‏ دست از فرار برداشته،‏ سعی کردند عیسی را بیابند.‏ (‏یوحنا ۱۸:‏۱۵؛‏ ۱۹:‏۳۵؛‏ ۲۱:‏۲۴‏)‏ آن دو رسول شاید وقتی عیسی را به خانهٔ حَنّاس می‌بردند،‏ او را یافتند.‏ هنگامی که حَنّاس عیسی را به خانهٔ قیافا کاهن اعظم فرستاد،‏ پِطرُس و یوحنا او را دورادور دنبال می‌کردند.‏ آنان احتمالاً از یک سو به فکر جان خود بودند و از سوی دیگر نگران حال استادشان.‏

St. Peter the Apostle - Incidents important in interpretations of Peter |  Britannica

شبی سرد بود.‏ پس کسانی که در حیاط خانه بودند،‏ آتشی با زغال افروخته بودند.‏ پِطرُس در کنار آنان نشست تا خود را گرم کند.‏ در این میان عیسی محاکمه می‌شد و پِطرُس در انتظار «عاقبت کار» بود.‏ (‏مَتّی ۲۶:‏۵۸‏)‏ آن زن خدمتکار که به پِطرُس اجازهٔ ورود داده بود،‏ در نور آتش می‌توانست چهرهٔ او را بهتر تشخیص دهد.‏ پس با پافشاری از او پرسید:‏ «آیا تو نیز از شاگردان این مرد نیستی؟‏» (‏یوحنا ۱۸:‏۱۷‏)‏ البته،‏ آن زن تنها کسی نبود که پِطرُس را شناخت و او را متهم کرد که با عیسی بوده است.‏—‏مَتّی ۲۶:‏۶۹،‏ ۷۱-‏۷۳؛‏ مَرقُس ۱۴:‏۷۰‏.‏

پِطرُس سخت نگران و دستپاچه شد.‏ او سعی می‌کرد که توجه دیگران را به خود جلب نکند.‏ پس خود را به سرسرای خانه رساند.‏ او انکار می‌کرد که با عیسی بوده است و حتی به یکی از کسانی که او را شناخته بود،‏ گفت:‏ «نه او را می‌شناسم و نه می‌فهمم که تو چه می‌گویی.‏» (‏مَرقُس ۱۴:‏۶۷،‏ ۶۸‏)‏ 

 پِطرُس همچنین شروع «به لعنت کردن و قسم خوردن» کرد؛‏ به عبارت دیگر او حاضر بود به درستی گفته‌های خود سوگند بخورد و اگر خلاف آن ثابت می‌شد هر گونه مجازاتی را بپذیرد.‏—‏مَتّی ۲۶:‏۷۴‏.‏

محاکمهٔ عیسی هنوز ادامه داشت و ظاهراً در محلّی از خانهٔ قیافا صورت می‌گرفت که بالاتر از حیاط خانه قرار داشت.‏ پِطرُس و سایر کسانی که در حیاط بودند،‏ می‌توانستند رفت‌وآمد کسانی را ببینند که برای شهادت دادن به آنجا آورده شده بودند.‏

لهجهٔ جلیلی پِطرُس به این فرض قوّت می‌بخشید که او با عیسی بوده است و گفته‌هایش حقیقت ندارد.‏ به‌علاوه یکی از کسانی که در آن حیاط بود،‏ از خویشاوندان مالخوس بود؛‏ همان کسی که پِطرُس گوشش را قطع کرده بود.‏ او نیز انگشت اتهام به سوی او بلند کرد و گفت:‏ «آیا من تو را با او در باغ ندیدم؟‏» وقتی پِطرُس برای بار سوم عیسی را انکار کرد،‏ مطابق با پیشگویی عیسی خروسی بانگ زد.‏—‏یوحنا ۱۳:‏۳۸؛‏ ۱۸:‏۲۶،‏ ۲۷‏.‏

در همان زمان عیسی ظاهراً در ایوان خانه که مشرف به حیاط بود،‏ ایستاده بود.‏ عیسی روی برگرداند و به پِطرُس نگاه کرد.‏ نگاه او بر عمق وجود پِطرُس رخنه کرد.‏ او سخنان استادش را به یاد آورد که تنها چند ساعت پیش از آن در بالاخانه‌ای گفته بود.‏ تصوّر کنید که پِطرُس چه حالی داشت‏!‏ او که می‌دانست چه اشتباه بزرگی مرتکب شده است،‏ از فرط یأس و ناامیدی بیرون رفت و به تلخی بگریست.‏—‏لوقا ۲۲:‏۶۱،‏ ۶۲‏.‏

اما چطور چنین اتفاقی افتاد؟‏ پِطرُس که از ایمان و وفاداری خود اطمینان کامل داشت،‏ چگونه توانسته بود استادش را انکار کند؟‏ در آن محکمه با تحریف حقیقت عیسی را جنایتکار معرفی می‌کردند.‏ پِطرُس بجای این که از مردی بی‌گناه جانبداری کند،‏ به او پشت کرد؛‏ به همان کسی که «سخنان زندگی جاودان» نزد او بود.‏—‏یوحنا ۶:‏۶۸‏.‏

تجربهٔ تلخ پِطرُس نشان می‌دهد که حتی شخصی باایمان و وفادار اگر برای سختی‌های نابهنگام یا وسوسه‌ها آماده نباشد،‏ می‌تواند تعادل خود را از دست بدهد.‏ باشد که آنچه بر پِطرُس گذشت،‏ درس عبرتی برای همهٔ خادمان خدا باشد

نویسنده: کتاب اول پطرس فصل 1 آیه 1، نویسندۀ این کتاب را پطرس رسول عنوان می‌کند.

تاریخ نگارش: کتاب اول پطرس احتمالاً بین ۶۰ تا ۶۵ میلادی نوشته شد.

هدف نگارش: اول پطرس نامه‌ای است از جانب پطرس به ایماندارانی که در دنیای باستان پراکنده شده بودند و در آزار و اذیت و سختی به سر می‌بردند. پطرس کسی بود که با مفهوم آزار و اذیت شدن به خوبی آشنایی داشت. او را بخاطر موعظۀ کلام خدا کتک زدند، تهدید کردند، مجازات کردند و به زندان انداختند. او می‌دانست که تحمل بدون تلخی، از دست دادن امید و زندگی مطیعانه با ایمانی عظیم و زندگی پیروزمندانه مستلزم چه بود. این شناخت از امید زنده در عیسی، همان پیغام بود و الگوی مسیح همان الگویی که می‌بایست پیروی می‌شد.

آیه های کلیدی:
اول پطرس فصل 1 آیه 3، «سپاس بر خدا باد، بر خدا که پدر خداوند ما عیسی مسیح است. او به سبب لطف بی‌پایان و عظیم خود، ما را از سر نو مولود ساخت و عضو خانوادهٔ خود گرداند. از این رو، ما اکنون به امید حیات جاوید زنده‌ایم، زیرا مسیح نیز پس از مرگ، حیات یافت».

اول پطرس فصل 2 آیه 9، «اما شما مانند آنان نیستید. شما برگزیدگان خدا، و کاهنان پادشاهمان عیسی، و قوم مقدس و خاص خدا می‌باشید، تا به این ترتیب به دیگران نشان دهید که خدا چگونه شما را از تاریکی به نور عجیب خود دعوت نموده است».

اول پطرس فصل 2 آیه 24، «او بر روی صلیب، بار گناهان ما را بر دوش گرفت تا ما بتوانیم از چنگ گناه رهایی یافته، زندگی پاکی داشته باشیم. زخمهای او نیز دوای دردهای ما گردید».

اول پطرس فصل 5 آیه های ۸‏-۹، «هشیار و مراقب باشید، زیرا دشمن شما، شیطان، همچون شیری گرسنه، غُرّان به هر سو می‌گردد تا طعمه‌ای بیابد و آن را ببلعد. پس در برابر حملات او، به خداوند تکیه کنید و استوار بایستید؛ بدانید که این زحمات فقط به سراغ شما نیامده، بلکه مسیحیان در تمام دنیا با چنین مصائبی مواجه می‌باشند».

خلاصه: با اینکه این دوران از رنج و جفا ناامید کننده بود، اما پطرس نشان می‌دهد که در واقع زمان شادی بود. او می‌گوید که رنج کشیدن برای مسیح را یک مزیت بشمارند زیرا نجات دهندۀ آنها برایشان رنج کشید. این نامه به تجارب فردی پطرس با عیسی مسیح و موعظه های او از کتاب اعمال رسولان اشاره می‌کند. پطرس تایید می‌کند که شیطان دشمن بزرگ هر مسیحی است اما تضمین بازگشت مسیح در آینده، انگیزه و امید می ‌بخشد.

پیوندها: آشنا بودن پطرس با شریعت و انبیای عهد قدیم او را قادر ساخت که متون بسیاری از عهد قدیم را در پرتوی زندگی و کار عیسی ، همان مسیح موعود شرح دهد. او در اول پطرس فصل 1 آیه 16 از لاویان فصل 11 آیه 44 نقل قول می‌کند: «پاک باشید، زیرا من پاک هستم». اما قبل از آن شرح می‌دهد که قدوسیت با حفظ شریعت به دست نمی‌آید، بلکه از لطفی حاصل می‌گردد که به تمام کسانی که به عیسی ایمان دارند عطا شده است (آیه‌ ۱۳). بعلاوه، شرح می‌دهد که «سنگ زاویه» در اشعیا فصل 28 آیه 16 و مزامیر فصل 118 آیه 22 به مسیح اشاره می‌کند، کسی که بخاطر نافرمانی و بی‌ایمانی یهودیان از سوی ایشان رد شد. اشاره های دیگری در عهد جدید عبارتند از مسیح بی‌گناه (اول پطرس فصل 2 آیه 22؛ اشعیا فصل 53 آیه 9) و موعظه‌هایی در رابطه با زندگی مقدس از طریق قدرت خدا که برکات به بار می‌آورد (اول پطرس فصل 3 آیه های ‏۱۰-‏۱۲؛ مزامیر فصل 34 آیه های ۱۲‏-۱۶؛ اول پطرس فصل 5 آیه 5؛ امثال فصل 3 آیه 34).

کاربرد عملی: اطمینان حیات جاودان به تمام مسیحیان داده شده است. یک راه یگانه شدن با مسیح این است که در رنجهایش سهیم شویم. برای ما این رنجها تحمل تمسخرها و بدگویی‌هاست از طرف کسانی که ما را با عناوینی مثل «متظاهرین» یا «از ما بهتران» خطاب می‌کنند، و این در مقایسه با رنجی که مسیح بخاطر ما روی صلیب تحمل کرد بسیار ناچیز است. ایستادگی کنید برای چیزی که می‌دانید و ایمان دارید حقیقت و راستی است و شادی کنید هنگامی که دنیا و شیطان شما را هدف آزار و اذیت قرار می‌دهند.

نویسنده: دوم پطرس فصل 1 آیه 1 به طور خاص اشاره می‌کند که پطرس رسول نویسندۀ این کتاب است. اینکه نویسنده‌ این کتاب پطرس است، بیش از هر کتاب دیگر عهد جدید مورد تردید بوده است. اما پدارن کلیسای اولیه هیچ دلیل خوبی برای رد کردن آن پیدا نکردند. ما نیز هیچ دلیل محکمی برای رد کردن او به عنوان نویسنده‌ دوم پطرس نداریم.

تاریخ نگارش: کتاب دوم پطرس در اواخر زندگی پطرس نوشته شد. از آنجایی که او در طول سلطنت نرون در رم شهید شد، مرگ او می‌بایست قبل از 68 میلادی اتفاق افتاده باشد. او به احتمال زیاد کتاب دوم پطرس را بین 65 و 68 میلادی نوشت.

هدف نگارش: پطرس هشدار داده بود که انبیای دروغین در حال نفوذ به کلیساها هستند. او مسیحیان را دعوت کرد که رشد کنند و در ایمان خود قوی شوند تا بتوانند این ارتداد درحال گسترش را تشخیص داده و با آنها مبارزه کنند. او به شدت بر سندیت و اعتبار کلام خدا و بازگشت قطعی عیسی مسیح تاکید نمود.

آیه های کلیدی:
دوم پطرس فصل 1 آیه های ‏3‏-4، «او همچنین با قدرت عظیمش، هر چه که برای یک زندگی خداپسندانه نیاز داریم، عطا می‌کند و حتی ما را در جلال و نیکویی خود سهیم می‌سازد؛ اما برای این منظور، لازم است که او را بهتر و عمیقتر بشناسیم. با همین قدرت عظیم بود که تمام برکات غنی و عالی را که وعده داده بود، به ما بخشید. یکی از این وعده‌ها این بود که ما را از شهوت و فساد محیط اطرافمان رهایی دهد و از طبیعت و صفات الهی خود بهره‌ای به ما عطا فرماید».

دوم پطرس فصل 3 آیه 9، «بنابراین، مسیح در وعدهٔ بازگشت خود تأخیری بوجود نیاورده است، گرچه گاهی این گونه به نظر می‌رسد. در واقع، او صبر می‌کند و فرصت بیشتری می‌دهد تا گناهکاران توبه کنند، چون نمی‌خواهد کسی هلاک شود».

دوم پطرس فصل 3 آیه 18، «در قدرت روحانی رشد کنید و در شناخت خداوند و نجات دهنده‌مان عیسی مسیح ترقی نمایید، که هر چه جلال و شکوه و عزت هست، تا ابد برازندهٔ اوست. آمین».

خلاصه: پطرس می‌دانست که وقت کمی دارد (دوم پطرس فصل 1 آیه های 13-15) و این کلیساها با خطری فوری روبرو بودند (دوم پطرس فصل 2 آیه های 1‏-3). او از خوانندگان این کتاب می خواهد که ذهنشان را تازه کنند (دوم پطرس فصل 1 آیه 13) و فکرشان را روشن سازند (دوم پطرس فصل 3 آیه های ۱-‏۲) تا تعلیم او را به خاطر بسپارند (دوم پطرس فصل 1 آیه 15). او ایمانداران را به چالش کشاند تا با پذیرفتن خصوصیات خاص مسیحی در ایمان خود بالغ تر شوند، بدین وسیله در دانش و شناخت خود نسبت به عیسی مسیح موثر و پربار شوند (دوم پطرس فصل 1 آیه های ۵‏-۹). نویسندگان عهد جدید و قدیم با اقتدار بخاطر ایمانشان این مسیر را طی کردند (دوم پطرس فصل 1 آیه های ۱۲-‏۲۱، فصل 3 آیه 2، فصل 3 آیه های ۱۵‏-۱۶). پطرس اشتیاق داشت که ایشان در ایمانشان استوار گردند تا در برابر معلمان دروغین که به درون کلیساها رخنه کرده و بشدت به آنها آسیب زده بایستند. او در قسمتی که ایشان را مردود شمرد، رفتار، محکومیت و خصوصیتهای ایشان را توصیف نمود (دوم پطرس فصل ۲)، بعلاوه، ایشان بازگشت دوباره مسیح را مورد تمسخر قرار داده بودند (دوم پطرس فصل 3 آیه های ۳-‏۷). پطرس به مسیحیان تعلیم داد که بازگشت مسیح مشوق و انگیزه‌ زندگی مقدس می‌باشد (دوم پطرس فصل 3 آیه 14). بعد از هشدار پایانی، پطرس دوباره ایشان را تشویق کرد که در فیض و شناخت خداوند و نجات‌دهنده خود عیسی مسیح رشد کنند. او با کلامی پیرامون ستایش خداوند و نجات‌دهنده‌ خود سخنانش را به پایان رساند (دوم پطرس فصل 3 آیه 18).

پیوندها: پطرس در قسمت نکوهش و تقبیح انبیای دروغین موضوعی را تکرار می‌کند که در عهد قدیم شایع بود و باید برای خوانندگانش بسیار آشنا باشد. بسیاری از مسیحیان اولیه از زمینه‌ یهودی ایمان آورده بودند و به خوبی درباره‌ شریعت و انبیا تعلیم دیده بودند. زمانی که پطرس در دوم پطرس فصل 1 آیه های ‏۱۹-‏۲۱، به «کلام انبیای» عهد قدیم اشاره کرد، انبیای دروغین را مردود شمرد و تصریح کرد که انبیای حقیقی با هدایت روح القدس حرکت می‌کردند و روح القدس از طریق ایشان سخن می‌گفت (دوم سموئیل فصل 23 آیه 2). ارمیا در نکوهش انبیای دروغین به همان میزان مصمم و قوی بود و پرسید «تا به کی این پیام‌آوران دروغین با حرفهای ساختگی‌شان قوم مرا فریب خواهند داد؟» (ارمیا فصل 23 آیه 26). مشخصاً همان معلمان دروغین و گمراه که مردم عهد قدیم و عهد جدید را به ستوه آوردند، هنوز در بین ما هستند، به طوری که رساله‌ دوم پطرس امروز مانند ۲۰۰۰ سال پیش کاربرد پیدا می‌کند.

کاربرد عملی: مشخصاٌ ما به عنوان مسیحیان قرن بیستم در مقایسه با مسیحیان قرن اول که این رساله برایشان نوشته شد، به آمدن خداوندمان نزدیکتر هستیم. مسیحیان بالغ از طریق تلویزیون و روشهای دیگر ارتباط جمعی آگاه هستند که بسیاری از حقه ‌بازان دارند به عنوان رهبران حقیقی مسیحی جولان می‌دهند و مسیحیان نابالغ در «دام» حیله ‌گری‌ها و تفاسیر غلط ایشان از کلام افتاده‌اند. پس واجب است تمام مسیحیانی که تولد تازه دارند چنان در کلام عمیق شوند که قادر گردند حقیقت را از دروغ تشخیص دهند.

اگر همین دستورالعمل رشد در ایمان را که پطرس ارائه کرد (دوم پطرس فصل 1 آیه های 5‏-11) در زندگیهایمان بکار ببندیم، به ما اطمینان داده می‌شود که این پاداش ارزشمند را دریافت خواهیم کرد: «و خدا نیز دروازه‌های آسمان را به روی شما خواهد گشود تا وارد ملکوت جاودانی خداوند و نجات‌دهندهٔ‌مان عیسی مسیح گردید» (دوم پطرس ۱:‏۱۰‏-۱۱). اساس و مبنای ایمان ما همان کلام خداست که پطرس موعظه نمود و همیشه نیز چنین خواهد بود.

اولین دیدگاه این است که عیسی مسیح گفت پطرس صخره ای است که او کلیسای خود را بر روی آن بنا می کند. بنظر می رسد که در این متن با واژگان بازی ادبی شده است” تو پطرس، یعنی “سنگ” هستی، و من بر روی این صخره، کلیسای خود را بنا می‌کنم”. از آنجاییکه نام پطرس به معنی صخره می باشد و عیسی مسیح کلیسای خود را بر روی صخره بنا خواهد کرد، پس اینگونه بنظر می رسد عیسی مسیح این دو را به هم ربط داده است. خداوند از پطرس برای ساخت پایه های کلیسا بسیار استفاده کرد. پطرس اولین فردی بود که در روز پنطیکاست کلام خدا را موعظه کرد (اعمال رسولان فصل 2 آیه های 14 تا 47). زمانیکه اهالی سامره برای اولین بار روح القدس را دریافت کردند پطرس نیز در آنجا حضور داشت (اعمال رسولان فصل 8 آیه های 14 تا 17). او اولین فردی بود پیام انجیل را به غیریهودیان رساند (اعمال رسولان فصل 10 آیه های 1 تا 48). به تعبیری، پطرس صخره “پایه” کلیسا بود.

تفسیر رایج دیگر از صخره این است که منظور عیسی مسیح از صخره “پطرس” نبوده بلکه اعتراف ایمانی پطرس در آیه 16 بوده است: “شمعون پطرس جواب داد: مسیح، فرزند خدای زنده! “. عیسی مسیح هرگز آشکارا به پطرس و یا رسولان دیگر درباره هویت کامل خویش تعلیمی نداد و تشخیص داد که خداوند چشمان پطرس را باز کرده و بر او آشکار ساخته که عیسی مسیح کیست. اعتراف به اینکه عیسی مسیح فرزند خدای زنده است از زبان او جاری شد و نشان دهنده ایمان قلبی او به عیسی مسیح بود. همین ایمان فردی و قلبی به عیسی مسیح است که عیار و نشان یک مسیحی واقعی می باشد. همه کسانیکه به عیسی مسیح مانند پطرس ایمان آوردند، کلیسا هستند. پطرس این حقیقت را در در کتاب اول پطرس فصل 2 آیه 4 بیان می کند:” می‌دانید که مسیح، آن سنگ زنده‌ای است که خدا مقرر فرموده تا عمارت روحانی خود را بر آن بنا کند. گرچه انسانها دست رد به سینه او زدند. اما او نزد خدا عزیز و مکرم است. پس به سوی او بیایید”.

«ای خداونـداگـر تـو هسـتی بـه من دسـتور بـده تامن هـم بـر روی آب نزدتـوبیایم» (متـی بـاب ۱۴آیـه۲۸ .(چـهابـرازی از ایمن! عیسـی سـپس ایـن ایـمن را تصدیـق نودوبـه پطرس فرمودکـه بیاید، کـه او چنین نودو ایـن بیانـی دیگـر از ایـمن پطـرس مـی باشـد. راه رفـت بـر روی آب در زمانی کـه آرامبودیک چیـز بـود اما پطـرس ایـن کار را در میان طوفـان انجامداد. درس کلـی ایـن داسـتان مربـوط بـه چشـم پوشـی ازعیسـی مـی باشـد. امـا چیـز بیشـتری وجـوددارد. پطـرسمطمئنـاً بـهعیسـی اطمینـان داشـتوگرنـه هرگز ایـن تقاضا رانـی کردو بـر اسـاسآن رفتـارنـی نـود. با این وجـود، هنگامی کهاوعمـل نود، ترسبـروجودشرخنه کـردوآن تـرس اورادر آب فـروبـرد. چـرا؟ آیـاعیسـی نـی توانسـتعلـی رغـم تـرسپطـرساورا شـناور نگـهدارد؟ بـا اینحـال عیسـی اجـازه داد کـهپطـرس بهمرحلهای برسـدکـهکاردیگری ازدسـتش بر نیایـد جز اینکه فریـادبزنـد «خداونـدا، نجاتم بده!» (متی باب ۱۴آیه۳۰ .(عیسـی سـپس دسـت خـودرادراز نـودوکاری را کـهپطـرس تقاضـانـوده بـودانجـامداد. ایـن واقعیـتکه «عیسـی بـی درنگ دسـت آورده، او را بگرفـت» (متـی بـاب ۱۴ آیـه ۳۱ ،(هنگامـی کـه عیسـی مـی توانسـت بـه سـادگی بـدون تـاسفیزیکـی اورا شـناور نگـهدارد،مطمئنـاً بـهپطـرسکمـکنـودکـهدرک کنـدتـا چـهمیـزان بایـدمـی آموخت کـه به عیسـی تکیـه کند.

پطـرس نویسـندهدوکتـاب مـی باشـد (اول ودومپطـرس) کـهنـاماورا حمـل میکننـد. او یکـی از نخسـتین پیـروان عیسـی بـود؛ او در طـول خدمـت عیسـی در زمیـن بـا او مانـد؛ و او یکـی از نخسـتین شـاگردانی بـودکـهمقـبره خالـی رادیـد. از این روپطـرساز تجربـهای غنی برخـوردار بـودکـه بـا الهـام گرفـت از روح القدس توانسـت این نامه هـای قدرتندرا بنویسـد. «زیـرا کـه در پـی افسـانه های جعلـی نرفتیـم، چـون از قوت وآمدن خداوندماعیسـی مسـیح شـم را اعـلامدادیـم، بلکـه کبریایـی اورادیـده بودیـم» (دومپطـرسبـاب ۱آیه۱۶ .( پطـرساغلـبدر انجیـل ظاهـرمی شـودوپیروزی هاو شکسـتهایش آشـکارمی شـود. او در میـان حواریـون وعیسـی همیشـه نقـش روابـط عمومـی را ایفـا میکـرد. پطـرس پـس از رسـتاخیزومعـراج عیسـی، بـهیکـی از برجسـتهترین رهـبران کلیسـای اولیهتبدیل شـد. کتاب اعـمل رسـولان وغلاطیـان درباره او سـخن بیان مـی آورد. مهمتـراز همـه چیـزاینکـهپطـرسمی دانسـتکه خطـا، آمـرزشودر ایمن گامبرداشـت وفروتنـی چـه معنایـی داشـت. اوبـا تجربـهای کـهاز فیض خـدا بدسـت آورده بود، بـا پطـرس هشـدار مـی دهـدکهایـن معلمین کـذاب در میـان گفته هـای خود شـکوتردید رادر بـارهبازگشـتدوبـارهمسـیح رواج خواهنـدداد. آنهـا خواهنـدگفـت: «کجاسـتوعده آمـدن او؟ زیـرا از زمانـی کـهپـدران به خـواب رفتند، هر چیـز همنگونهکهاز ابتـدای آفرینش بـود، باقـی اسـت» (دومپطـرس بـاب ۳آیـه۴ .(امـروزه تقریباً پـس ازدو هزار سـال ،واقعیت ایـن حملـهبـهمقدسـات رادرک کـرده ایم، آیا چنین نیسـت؟ در کنـار هشـدارهای پطـرس در خصـوص معلـمن کـذاب، رنـج هایـی کـهکلیسـاها تجربه کـردموضوعـی اسـتکـهاوبارهـا بـهآن اشـارهمیکنـد. اومـی گویـدایـن رنـج هـا آئینـهرنج هـای عیسـی هسـتند، اوکـهبـار سـنگین گناهـان ما را بـردوشخـودگرفتوبـر روی صلیب مـرد. (اول پطـرسبـاب ۲آیـه۲۴ .(امـا خـبر خـوشایـن اسـتکهمرگ عیسـی رهایـی ازمرگ ابـدی را بـه همـراهداشـت کـهنتیجـهگنـاه اسـتواکنـون نیـز بـرای کسـانی کـهبـهاوتوکل دارنـدزندگـی عادلانـهرا بـهارمغـان آورد. (اول پطـرسبـاب ۲آیـه۲۴

 «لیکـن چـون باد را شـدیددید، ترسـان گشـت ومشرف بهغرق شـده، فریـاد بـرآورده، گفـت: خداونـدا، مـرا دریـاب. عیسـی بـی درنـگ دسـت آورده، او را بگرفـت و گفـت: ای کـم ایـمن، چـرا شـک آوردی؟» (متـی بـاب ۱۴آیـات ۳۰و۳۱.آوایی مقتدرانـه، همـه مـا را نیـز که به هـمن فیـض نیازمندیم صـدا میزند.

۱۸:‏۲۵ داستان حالا به سوی شمعون پطرس برمی‌گردد. در سرمای صبح زود‌، او خود را با آتش گرم می‌کند. بدون‌شک طرز لباس پوشیدن و لهجه‌ی او نشان می‌داد که او ماهیگیری جلیلی است. کسی که نزدیک او ایستاده بود از او پرسید که آیا شاگردان عیسی است. ولی او دوباره خداوند را انکار کرد.

۱۸:‏۲۶ حالا یکی از خویشان ملوک بود که با پطرس صحبت می‌کرد. او دیده بود که پطرس گوش فامیلش را بریده بود. "مگر من تو را با عیسی ندیدم که در باغ بودی؟"


۱۸:‏۱۱ عیسی غیرت نابجای پطرس را توبیخ کرد. جام رنج و مرگ به وسیله‌ی پدرش به عیسی داده شده‌بود و او قصد داشت آن را بنوشد.

۱۸:‏۱۰ شمعون پطرس فکر کرد که زمان آن رسیده است تا به وسیله‌ی خشونت‌، استادش را از میان جمعیت نشان دهد. بدون دریافت کردن دستوری از خداوند پطرس آغاز به عمل نمودن کرد و شمشیری را که داشت کشیده و به غلام رئیس کهنه زد. بدون‌شک او قصد داشت وی را بکشد ولی شمشیر به وسیله‌ی دستی نامرئی منحرف شده و بنابراین گوش راست غلام رئیس کهنه را برید.



 بـهمحـض اینکـه حواریـون عیسـی اورا بهعنوان مسـیح موعودتشـخیص دادنـد، او شروع بـهتعلیـم دادن ایشـان نـودکـهاوبایـدرنج کشـیدهوبیـرد (متی بـاب ۱۶آیات ۲۱تـا۲۳را ببینیـد)، مفهومـی کـهپطـرس نـی توانسـت بپذیـرد. پطـرس تـا جایـی پیـش میرودکه عیسـی را عتـاب میکنـد. سـپس عیسـی رو بـه پطـرس کـرده و مـی فرمایـد «دور شـو، ای شـیطان» (متـی بـاب ۱۶آیـه۲۳ .(ایـن تنـدتریـن حرفـی اسـت کـه عیسـی در طـول رسـالت خویش به کسـی گفـت؛ بـا ایـن وجـود، ایـن بـرای خیریت پطـرس بود. سـخنان پطـرس تایـلات ودیدگاه خودخواهانه او درباره آنچه که به آن اشـتیاق داشـت را منعکس مینمود. عیسـی می بایسـت اورادر آن مـکان وزمـان درمسـیر خـودمتوقـف کنـد (واگـر چـه عیسـی درواقع با شـیطان سـخن مـی گفـت، پطـرسمتوجهپیاماو شـد). پطرس بایدمـی آموختکه خدمـتکردن ،رنج وملالـت بـه همـراه دارد. از ایـنودر نوشـته هـای بعدی اومشـخص اسـت که اوایـن درسرا آموختـه بـود


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد